ferveney
وقتی که چترت خداست بگذار باران سرنوشت هر چه میخواد ببارد ...
به سمت من که می آیی شبیه ماهی ای می شوم که از شادی در تنگ خودش نمی گنجد می پرد بیرون، و در هوای تو غرق می شود..!! تنم در وسعت دنیای پهناور نمیگنجد روان سرکشم در قالب پیکر نمیگنجد مرا اسرار از این گفتهها بالاتر است ، امّا به گوش خلق ، از این حرف بالاتر نمیگنجد به سینه دست نادانی مزن ارباب دانش را اگر علمی تو را در مخزن باور نمیگنجد عجب نبوَد که این خوابیدگان را نیست بیداری اذان صبح اندر گوشهای کر نمیگنجد مرا خواب آن زمان آید ، که در زیر لَحَد باشم سر پُرشور اندر نرمی بستر نمیگنجد ز بس راه وفاداری سریع و آتشین رفتم سخنهای وفایم در دل دلبر نمیگنجد توانگر را مخوان در گوش دل اسرار ِ درویشی که در خشخاش ، خورشید بلندْاختر نمیگنجد دل سرگشتهام هر لحظه آهنگ عَدَم دارد که رسوایی چو من در عالم ِ دیگر نمیگنجد نشان قبر مگذارید بعد از مرگ یغما را شهاب طارم ِ اسرار ، در مقبر نمیگنجد » حیدر یغما ﻧﮕﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻫﺖ، اﻟﮑﯽ ﻣﺜلاً رﻓﺘﻪ ﺯ ﺳﺮ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﺖ، ﺍﻟﮑﯽ! . ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺻلاً ﭼﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﻣﯿﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ ﻣﺜلاً ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﻫﺎﯾﺖ، ﺍﻟﮑﯽ! . ﻫﺮﺷﺐ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺧﻮﺷﯽ ﺍﻭﻝ ﺷﺐ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﺜلاً ﻏﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯾﺖ، ﺍﻟﮑﯽ! . ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﺯ قصهﯼ ﺗﻮ با ﺧﺒﺮﻧﺪ ﻣﺜلاً ﻧﯿﺴﺖ ﺩﻟﻢ ﺍﻫﻞ ﺷﮑﺎﯾﺖ، ﺍﻟﮑﯽ ! . ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻣﺘﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ نگرانت نشوم ﻫﺮ ﺩﻭ سه ﺳﺎﻋﺖ، ﺍﻟﮑﯽ! بیتو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست چند روز دیگر امروز پارسال می شود کمی ساده اندکی خنده دار و قدری عادی! امروز سالهاست می رود و ما همیشه چشممان در پی فرداست افسوس ! به فکر پاییز تابستان را و به فکر بهار زمستان را فدا میکنیم جشن می گیریم عید می گیریم و دوباره همانی می شویم که بودیم البته با اختلاف چند تار موی سپید! اگــر خـــوب گوش کنـــی این ضربان های تند تند و پی درپی قلبم را میشنوی تـــو را فریــاد می زنند... مخاطب کلامــم که هیــچ مخــاطب ضربان های قلبم هم تویـــــی... 1 ) بی مخاطب خاص همینجوری یهویی 2)چقدر اینجا خلوت شده البته خلوت بود منم جای خلوت و دوس دارم 3)به دنبال آرزوهایم خواهم رفت عهد کرده تا وقتی زنده ام نمیرم 4)بعضی فامیلام که فامیل نیستن اصن پدیده این برا خودشون 5)کلی حرف هست ولی همین سه نقطه بس است.... 6)هنوزم با وجود این همه تکنولوژی وبلاگ و بیشتر دوس دارم مثه رادیو که از تلویزیون مثه نامه که از اس روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند. روز و شب دارد روشنی دارد، تاریکی دارد کم دارد،بیش دارد. دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده تمام می شود بهار می آید ... { محمود دولت آبادی } یکبار هم در پرواز تهران - اصفهان عاشق دختری شدم ... زیبا و پیچیده در ناز ! شعر می خواند صدای خوبی هم داشت البته نمی دانم تار می ساخت یا نه ، موهای قهوه ای به قرمزی میزد گاهی و چشمانی سبز همانی که در خواب هایم گاه به گاه می دیدم می خندید و هوا تازه تر می شد دختر پنج سال داشت ... من هم کودکی شده بودم شاید پنج ساله دیگر ندیدمش نه در خواب و نه در هیچ کجای این ناکجا آباد ! هنوز هم دوستش دارم .. ولی همان یکبار بود ... کودکی یعنی : عاشق باشی با چشمانی بسته .. { ای لیا } و او به شیوه ی باران پر از طراوت تکرار بود... در اندوه من شادیِ رها شدنِ پرنده ای ست! و خوشبختی نقاشی باران خورده ای است که رنگهای محوی از آن مانده ... { مهرناز حسن آبادی } قطارها همیشه وسوسه انگیزند، یعنی همیشه جایی بهتر از اینجا وجود دارد ...................................... رسول یونان ما ادما ... با دلمون تصمیم میگیریم , با عقلمون توجیه میکنیم ! خوشحالی یعنی بتونی تو ماه رمضون روزه بگیری روی خواب هایم عکس زنی بکش که ماه را به موهایش سنجاق زده بنویس من خواب مانده ام و دستی ستاره های را از آسمان دفترم دزدیده... باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم... دست و پاش 90 درجه کج و راست میشد و انگشتای ظریفی داشت ... و این برای من که عاشق چیزهای کوچولو و ظریف (مثل خونه کوچیک، ماشین کوچیک) بودم، رویا بود... خونه یکی از دخترهای افهای (فخر فروش) فامیل بودیم که برای آب کردن دل من، کمد عروسكهای باربی خودش رو بهم نشون داد... باباش وقتی سفرهای دریایی میرفت، یکی از اینها رو براش میآورد... عید اون سال، مامانم بعد از اصرار فراوان، برام یکی از اون عروسكها رو با تمام وسایلش خرید اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من، لباس درست و حسابی نداشت... مامانم وارد بازی کردن من میشد و میگفت: «آخه اینکه اینطوری نمیتونه بره بیرون...» و براش یك شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه... فکر میکنید چی شد؟ زانوهای باربیام شکست... چون با من نماز میخوند و من، وقت تشهد برای اینکه روی دو زانو بشینه، زانوهاش رو تا ته خم میکردم... و طبعاً یک باربی آمریکایی، عادت به دو زانو و چهار زانو نشستن نداره و اصلاً خم شدن زانوهاش تا این حد طراحی نشده... من بعد از اون زمان، 5 یا 6 تا باربی دیگه خریدم و همه اونها بعد از دو روز زانو نداشتند! فکر میکردم كه من چقدر تحت تأثیر این عروسک بودم؟ مامانم یك کاری کرد که من فکر کنم بازیه. ناخنهای عروسك رو با هم کوتاه کردیم، چون میرفت مدرسه. لاکهاش رو پاک کردیم.. . موهاش رو بافتیم. نماز جمعه هم میرفت... مامانم، خیلی ساده، نذاشت كه من مثل باربی بشم، چون باربی مثل من شد... فقط یه دختر ایرانی میتونه . . . . . . . . . . . ........ ...... ...... ..... سرشار از زیبایی و شایستگی باشه...ولی نتونه تو مسابقه دختر شایسته دنیا شرکت کنه...!به سلامتی تمامی دختران زیبا و نازنین ایرانی که اگه پاش برسه از تمامی اون دختر ها شایسته ترن...♥♥ امیدوارم کن به تمام بودن ها به تمام دلخوشی ها به دست هایت امیدوارم کن به تمام آرزوها به روز ها به آینده که تو در کنارمی امیدوارم کن که قطره قطره های اشکم را کوچکترین لبخندم را در ذهنت می سپاری امیدوارم کن به اینکه در ته این نا امیدی امیدوارم می کنی !! سلاااااااام....هیچی دیگه اومدم اینجا بگم این سخنرانی های دکتر علی اکبر رایفی پور رو گوش بدین خیلیییییی قشنگه مخصوصا جاهلیت مدرنش.... امام حسن مجتبی: «وَ اعْلَمُوا عِلْمًا یقینًا أَنـَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا التُّقى حَتّى تَعْرِفُوا صِفَةَ الْهُدى، وَ لَنْ تُمَسِّكُوا بِمیثاقِ الْكِتابِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَبَذَهُ وَ لَنْ تَتْلُوَا الْكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى حَرَّفَهُ، فَإِذا عَرَفْتُمْ ذلِكَ عَرَفْتُمُ الْبِدَعَ وَ التَّكَلُّفَ وَ رَأَیتُمْ الْفِرْیةَ عَلَى اللّهِ وَ التَّحْریفَ وَ رَأَیتُمْ كَیفَ یهْوى مَنْ یهْوى.» به یقین بدانید كه شما هرگز تقوا را نشناسید تا آن كه صفت هدایت را بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن تمسّك پیدا نمىكنید تا كسانى را كه دورش انداختند بشناسید، و هرگز قرآن را چنان كه شایسته تلاوت است تلاوت نمىكنید تا آنها را كه تحریفش كردند بشناسید، هر گاه این را شناختید بدعتها و بر خود بستن ها را خواهید شناخت و دروغ بر خدا و تحریف را خواهید دانست و خواهید دید كه آن كه اهل هوى است چگونه سقوط خواهد كرد. قالَ امام رضا (علیه السلام): لَتَأمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ، اَوْلَیَسْتَعْمِلَنَّ عَلَیْكُمْ شِرارُكُمْ، فَیَدْعُو خِیارُكُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ.([9]) خوبانِ شما، دعا و نفرین كنند مستجاب نخواهد شد رسول خدا (ص) : هرکس دوستی دنیا و لذائذ آن را بر طلب علم الهی ترجیح دهد مستوجب خشم الهی میشود و در پائین ترین درجات آتش دوزخ با جهودان محشور خواهد بود و درباره چنین افرادی آیه زیر نازل گشته است . سوره بقره آیه 89 : و چون عرضه شد برایشان راه راست و شناختند صحیح بودن آنرا پس کفران این نعمت نمودند و از آن روی برتافتند پس لعنت خدا بر کافران باد. مکارم الاخلاق صفحه 528 سلاااااام راستش ناراحتم از دست شبکه جهانی که توسط این صهیونیستا اداره می شه..... از دست اونایی که سایت های مذهبی و پر بار رو فیلتر می کنن تا آدما تو خواب خودشون بمونن... از گوشیای جدید و مدل بالا که برنامه رادیو رو ازش حذف کردن... از اینکه هر آهنگی رو بخوای خیلی راحت میتونی دانلود کنی اما یه سخرانی آقای رایفی پور رو با هزار بدبختی که میای دان کنی نمیشه.... از دست این مسولای خودمون که هنوز نفهمیدن فیلتر کردن و گشت ارشاد و این مزخرفا نتیجه نمیده... از دست فیلم های ماهواره که داره فرهنگمون رو خراب می کنه.... از دست اون شبکه های خبری که خیلیا میشینن پاش و فک می کنن حقیقته.... از دست اون شبکه های خبری که میگن...همه چی آرومه!!! ناراحتم از اینکه داریم طبق نقشه دشمن قدم برمیداریم و خیلی شیک وانمود میکنیم که روشن فکریم...... رااااستی من معنی روشن فکر رو نمیفهمم.... واقعا روشن فکر کیه؟؟؟؟؟ Filter shodan e wechat ro b hame javoona tasliaat migam6 فقر واقعی پول نداشتن نیست اگه تو اتفاقات بد زندگی انگشتت رو به سمت دیگران بردی و هییبیچ وقت فکر نکردی که مشکل از خودتم بوده تو فقیری..... خدایا آدم رو به درد نادانی گرفتار نکن که بد دردیه... آمییییییییین اخه این چه وعضیه...مجبورم برم راجع به کمونیست تحقیق کنم بعد به انگلیش خلاصش کنم بدم به معلمم...حالا رفتم ببینم این کمونیستا کی بودن چجوری بودن هیچی دیگه فقط فهمیدم یک سازمان اجتماعی رو ترسیم کردن حالا گفتم عیب نداره جلسه بعد نمی رم کلاس و جیم می زنم ولی یادم افتاد ایمیلشو بهمون داده که اگه غیبت کردیم ایمیل کنیم واسش یعنی هییییچ راهی نیست..... یعنی معلمه رو تنهایی گیر بیارم زمانه عجیبیست! جمله ی این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است بیشتر اثر می گذارد تا الم یعلم بان الله یری آیا نمیدانی که خدا تو را می بیند؟
فرمود: باید هر یك از شماها امر به معروف و نهى از منكر نمائید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلّط یافته و آنچه كه